امیر محمدامیر محمد، تا این لحظه: 19 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره
امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 18 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

امیرمحمد و امیررضا نازنین های مامان و بابا

سفر به سرعین تابستان 93

روز پنجشنبه 93/6/20 کم کم آماده شده ایم تا به سرعین برویم شب قبل همه وسایلها ولباسها رو آماده کردیم امیرمحمد وامیررضا هم اصرار داشتند که وسایل شنا یادت نره اگه یادت بره مجبورید از نصف راه هم که شده برگردید ساعت 12/5 ظهر بود که راهی سفر به سرعین شدیم اینم به روایت تصویر اینجا امیررضا نمیذاشت وسایلها رو آماده کنم شکلک در می آورد ساعت 7 بعد از ظهر رسیدیم سرعین هتل آراز نرسیده بچه ها اصرار می کردند که بریم شنا ما هم کمی متقاعدشان کردیم که هنوز خسته ایم باید کمی استراحت کنیم وبه بچه ها قول دادیم که فردا به شنا می بریم اینجا امیر محمد رفته بود به غذاها سر بزند امیر محمد اینجا میگفت ...
24 شهريور 1393

عکسهای تولد امیررضا

مامان امیررضا برای تولد امیررضا تدارک دیده بود بچه ها به کمک خاله خونه رو تزئین کردند وبادکنک زده بودند وکیک شفارش داده بودیم که شب با بچه ها رفتیم وکیک رو گرفتیم همه جا رو تمیز کرده بودیم ودکور خونه رو تغییر داده بودیم خلاصه مامان امیررضا وخاله خیلی زحمت کشیده بودند . تبریک تولد 9 سالگی امیررضا در سایت نی نی وبلاگ اینم عکسهای تولد چ اینم کادوی بچه ها از کادوهای دیگر عکس نگرفتیم به علت...
30 مرداد 1393

تولدت مبارک امیررضا نازنین

امروز 93/5/24 تولد 9سالگی امیررضا است امیررضا تولدت مبارک عزیزم                                                                                                   ...
24 مرداد 1393

سوغاتی همدان

دیروز دیدیم خواهر گلمون با یه جعبه شیرینی اومد بله دوست بابای امیر محمد وامیررضا ازدواج کرده بود وباباشون رو به عروسی دعوت کرده بود وموقع اومدن سوغاتی شیرینی گرفته بود اینم شیرینی همدان چ دستتون درد نکنه همیشه به شادی وگردش وهمیشه از این شیرینی ها ...
20 مرداد 1393

عکس های امیر محمد وامیررضا

ما 93/5/8 رفته بودیم خونه خواهرم چون به خاطر امتحانهام وماه رمضان یک ماهی میشد که نرفته بودیم وقتی وارد خونه شدیم امیر محمد وامیررضا رفته بودند توی اتاق ومیگفتند که نیایید توی اتاق نگوکه پروژه ای واسه خودشون دارن حالا بعد یه مدت اومدن بیرون بله دیدیم که ماشین خریدند از اون باطریها که داشتند باطریهاشو می انداختند نگو که یه هلو کپتر هم خریدند از اونهایی که پرواز می کنن وقتی قیمتشون رو پرسیدیم چند خریدید دوتایی با خوشحالی گفتند که 900000 ما هم اولش خیلی تعجب کردیم که واسه یه چیز الکی این پول رو دادند وجالبش این که یه روز هم از دست اینها دوام نیاورده بود ومامانم خیلی ناراحت بود که این همه پول رو به این اسباب بازی به درد نخور داده بودند کمی بچه ه...
10 مرداد 1393

عید فطر مبارک

سلام امروز عید فطر هست امیر محمد وامیررضا خونه ما مهمون اومدند واز بابا جونشون عیدی گرفتند اینم عکس بچه ها در روز عید 93/5/7 آفتاب بود بچه ها نور به چشمشون می زدونمیتونستند درست چشماشون رو باز کنن وقتی گفتم امیر محمد وامیررضا خوب به دوربین نگاه کنید چشماشون رو اینطور کردند یعنی مثلا خوب نگاه کردند وقتی رسیدند خونه زودی رفتند دنبال توپها که خاله زکیه درست کرده بود بچه ها عاشق فوتبال هستند بچه ها عیدتون مبارک باشه امیدوارم هزاران عید فطر رو در کنار مامان وباباتون وهمه اونهایی رو که دوستشون دارید ببینید انشاالله ...
7 مرداد 1393

شب قدر

سلام دوستای گلم امشب شب قدر هست شبی که از هزار ماه برتر است امشب شب ضربت خوردن حضرت علی (ع) است امیدوارم خدا به حق علی ما رو ببخشه وهمه ما رو عاقبت به خیر کنه التماس دعای فراوان دارم.                                                                                    ...
25 تير 1393

افطار

دیروز 1393/4/10 افطار رو من درست کردم اینم حاصل کار من که در آخر شد این روزه هاتون قبول ونوش جان ...
11 تير 1393

ماه رمضان مبارک

ماه مبارک رمضان فرا رسید خدایا ازت ممنونم که بار دیگه به ما فرصت دعا کردن وروزه گرفتن ونشستن سر سفره افطار رو دادی خدایا ممنونم                نماز وروزتون مقبول درگاه حق باشه ...
8 تير 1393