سفر به سرعین تابستان 93
روز پنجشنبه 93/6/20 کم کم آماده شده ایم تا به سرعین برویم شب قبل همه وسایلها ولباسها رو آماده کردیم امیرمحمد وامیررضا هم اصرار داشتند که وسایل شنا یادت نره اگه یادت بره مجبورید از نصف راه هم که شده برگردید ساعت 12/5 ظهر بود که راهی سفر به سرعین شدیم اینم به روایت تصویر اینجا امیررضا نمیذاشت وسایلها رو آماده کنم شکلک در می آورد ساعت 7 بعد از ظهر رسیدیم سرعین هتل آراز نرسیده بچه ها اصرار می کردند که بریم شنا ما هم کمی متقاعدشان کردیم که هنوز خسته ایم باید کمی استراحت کنیم وبه بچه ها قول دادیم که فردا به شنا می بریم اینجا امیر محمد رفته بود به غذاها سر بزند امیر محمد اینجا میگفت ...
نویسنده :
خاله فاطی
21:23